عکس وشعر عشقولانه

ღ♥ღمن به تو هرگز نگفتم با تو بودن آرزومه..ღ♥ღ

عکس وشعر عشقولانه

ღ♥ღمن به تو هرگز نگفتم با تو بودن آرزومه..ღ♥ღ

پرسید: به خاطر کی زنده هستی؟

 

پرسید: به خاطر کی زنده هستی؟ با اینکه دوست داشتم باتمام وجود

داد بزنم  به خاطر تو ، بهش گفتم: به خاطرهیچکس ...

پرسید پس به خاطر چی زنده هستی؟ با اینکه دلم داد می کشید  

به خاطر تو ، با یه بغض غمگین بهش گفتم: به خاطرهیچکس  ...

ازش پرسیدم تو به خاطر چی زنده هستی؟

در حالی که اشک تو چشماش جمع شده بود  گفت:به خاطرکسی که به خاطرهیچ زندست...

حتما برات پیش اومده وقتی...

حتما برات پیش اومده وقتی داری به آسمون نگاه می کنی

"یکی ازت بپرسه:"دوست داری کدوم ستاره مال تو باشه؟

یا ازت بپرسه :"داری بکدوم ستاره نگاه می کنی؟" 

اکثر ادما می گن:دارم به پر نور ترین ستاره نگاه می کنم

 ولی یادت باشه اونی که از همه پرنورتره،علاوه بر تو،

چشم خیلیای دیگه دنبالشه. به ستاره ای خیره شو

که حتی اگه کم نوره، ولی مطمئنی جز توهیچکس دیگه بهش چشم ندوخته

احساس...

در حضور خارها هم می شود یک یاس بود


در هیاهوی مترسک ها پر ازاحساس بود


میشود حتی برای دیدن پروانه ها


شیشه های مات یک متروکه را الماس بود


دست در دست پرنده بال در بال


نسیم ساقه های هرز این بیشه ها را داس بود


کاش می شد حرفی از "کاش می شد"هم نبود


هرچه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود

باید که در قفس کنون باز شود

یک فصل به نام عشق اغاز شود

تا خاطره مان دریاد همه

بال و پرمان دلیل پرواز شود

عشق یعنی لحظهای التهاب

عشق یعنی لحظه های ناب ناب

عشق یعنی قطره ودریا شدن

عشق یعنی دیده بر در دوختن

عشق یعنی در فراقش سوختن

چشمای تو برای من عالم زندگانیه
رنگ چشات برای من امید زندگانیه
من میمیرم اگه تو پیشم نمونی
رنگ دلم آبی شده میشه تو پیشم بمونی
چشمای من منتظرن منتظر رسیدنت
بیا دیگه تنهام نزار فرشته ها ندزدنت ؟
این قلب من میتپه برای تو همینو بس
دق میکنم اگه نیای من میمیرم گوشه قفس
وای رسیدی عزیز من دلم برات تنگ شده بود
عزیز من میدونستی دیشب هیچ ستاره ای غایب نبود
من بودمو تو بودیو ستاره ها مهمونمون
پیشم بمون پیشم بمون پیشم بمون

تو که میدونی عشق منی دوست دارم

واسه چی پس تو میگی میخوام برم دیگه دوست ندارم

یادته اون روزا که دستت تو دسته من

حالا تو میخوای بری منو نمیخوای دلبر من

میدونی من بی کسم تو بودی همه کسم

زندیگم تو بودیو حالا من خارو خسم

چرا تو لج میکنی

ابروهاتو کج میکنی

زندگیم تموم شدش برای تو

عمر من حروم شدش به پای تو

واسه تو حاضر بودم ستاره هارو بشمورم

شهرو آتیش بزنم بیام بگم دوست دارم

 

مقصر منم..........

او را از من گرفتند بی آن که بدانند با من چه می کنند

گناهی بر آنان نیست مقصر منم.

سر راهم سبز شدند و آسان بردندش

گناهی بر آنان نیست مقصر منم.

کسی او را نگرفت خودم دادمش.........چه آسان و ساده

مقصر منم.

او را از دست دادم و به بیهودگی رسیدم...در تاریک ترین لحظه ها به روشنایی اش دادم و در تنها ترین اوقات به آنها سپردمش.

سکوتم از دستم رفت و گناه از دست رفتنش بر من است

آری مقصر منم.